کامیار پسرناز من

بعد از کلی تاخیرررررررررر

1390/3/30 17:29
نویسنده : مامان مرجان
814 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره قسمت شد تا ما هم به وبلاگ پسرنازمون سر بزنیم

حرف خیلی دارم که بگم انقدر هست که نمیدونم از کجا بگم

کامیار مامان این روزا خیلی بهونه گیر شدی نمیدونم چرا ........... ولی حتما باز هم به خاطره دندونات هستن ..... امان از دست دندونها

دندونهای نیش بالایی هر دوشون با هم دارن در میان خیلی سخته نه گلم میدونم ......... دو تا دندونای نیش پایین هم در بیاد دیگه تا مدتی راحت میشی .

خیلی هم بی اشتها شدی البته این چیز تازه ای نیست بی اشتهایی اکثر مواقع همراهت بوده این رو هم نمیدونم چرا .......... مامانم تو یه بابا به شکمویی بابا داری پس چرا بی اشتهایی .............. این رو هم میزاریم رو حساب دندون درآوردن.

تازگیها یه کمی میونه بهتری با تخم مرغ پیدا کردی و تقریبا دوسش داری یه روز آب پز که فقط سفیده میخوری روز بعد نیمرو که فقط زرده میخوری ......... باز هم خوبه خدا رو شکر .

اگه بدونی این غذا نخوردنها چقدر اعصاب منو خورد میکنه وقتی که غذا میخوری انگار که جیگرم حال میاد و کلی انرژی میگیرم جالبه نه؟؟؟؟

niniweblog.com 

راستی گلم 10 روز پیش یه قرار گذاشته بودیم با نینیهای اصفهانی و ماماناشون . پارک فردوسی اصفهان یه پارک بزرگ بین سی وسه پل و پل فردوسی ساعت 6 بعد از ظهر .

ما یه کم دیر رسیدیم همه اومده بودن ................ میخوای بگم تو چی کار کردی؟؟؟؟!!!!!!!!!!

باورت نمیشه ...........

اصلا به اون همه نی نی همسن خودت توجهی نکردی و رفتی دنبال کار خودت انگار نه انگار ..

همه نی نیها نشسته بودن بغل مامانا و کنارشون خیلی دیگه دور میشدن میرفتن 50 قدم اون طرفتر اما تو اول یه نگاهی به اسباب بازیهاشون کردی بعد یه ماشین برداشتی یه کمی با چرخاش بازی کردی .....بعد انداختیش زمین .......... بین اونا یه توپ پیدا کردی و گرفتی دستت و رفتی بدون توجه به اخطار های من !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

خوبه بابایی هم بود اون مراقبتو بود و با هم رفتین سراغ تاب و سرسره من هم با مامانا آشنا شدم بعد از 45 دقیقه باهاشون خدا حافظی کردیم ولی از تو تعجب کردم تو معمولا معاشرتی هستی نمیدونم چرا اینجوری کردی ..............

تازه همه اونا دختر بودن و فقط یه پسر که اون هم از تو کوچکتر بود

این هم عکستون که تو رو نگه داشتم تا در نری فقط همون لحظه پیش بچه ها بودی بعد رفتی سراغ کار خودت

از راست اسمها رو بگم:

اول که خودت کامیار جون مامان _ گلبرگ _ آوا _ آیسا _ ملودی _ آرین .... دخترها تقریبا همه یه سال و نیمه هستن آرین دو ماه از تو کوچکتره

 

 

ولی کلا خوش گذشت دوست دارم که دوستی شما کوچولوها ادامه داشته باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان آرتین
22 خرداد 90 8:33
انشالله به زودی همه دندنهاش در می آد . باز خوبه آرتین تازگیها اسباب بازی بقیه رو می گیره و دیگه نمی خواد پسش بده !! متاسفانه عکس رو ندیدم!!
مامان ساینا
24 خرداد 90 14:20
سلام مرسی که به ما سر زدین پسمل کوچولو از حالا ماشین تعمیرگاه میبری ایول