کامیار پسرناز من

یک سال پیش در چنین روزی

1389/11/21 12:45
نویسنده : مامان مرجان
455 بازدید
اشتراک گذاری

 

عزیز دلم سال گذشته یه شبی مثل دیشب شما تو دل مامانی تکون نمیخوردی!!!!

 هر چی هم شیرینی شکلات میخوردم عکس العمل نشون نمیدادی.

با کلی نگرانی رفتیم دکتر توی راه چون بابایی عجله داشت نزدیک تصادف کنیم اما به خیر گذشت خلاصه دکترت خاله ترسا بعد از معاینه گفت هنوز نینی آماده اومدن به صورت طبیعی نیست تکونهاش هم خیلی کمه به نظرمن بریم بیمارستان همین الان سزارین کن.

من که دوست داشتم طبیعی به دنیا بیای اصرار کردم که اگه هنوز وقت داریم صبر کنیم.

با اصرار من دکتر ما رو فرستاد یه جایی که سونو گرافی بیولوژیکی انجام بدن یعنی دونه دونه حرکاتهات رو در دقیقه بشمرن.

خلاصه بیشتر از نیم ساعت سونو طول کشید و برای آخرین بار چهره قشنگت روتوی مانیتور دیدم وقتی دنیا آمدیهمون شکلی بودی صورت گرد لبای کوچولو بینی یه ذره بزرگ.

خلاصه سونوی جدید نشون داد که مشکلی نیست . ودکتر یه کمه دیگه بهمون وقت داد گفت مگراینکه معجزه بشه تا فردا به صورت طبیعیبیاد من که فکر کنم آخر هم باید سزارین بشی.در هرصورت مندر تاریخ ۲۲ بهمن ساعت ۸ صبح توی بیمارستان تهرانپارس منتظرم.

ما هم مطب را ترک کردیم وتمام شب آماده باش بودیم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)