وای خدا نی نی اومده تو دلم
عزیز دل مامان
الان نزدیک به یکساله که تو پیش منی البته خیلی قبل تر از اینها تو با من بودی.
دقیقا از اوائل اردیبهشت. البته ۷ تیر ۸۸ بود که فهمیدم تو توی دلمی.
من همه مطالب رو برات توی سالنامه نوشتم اما یه کمی رو هم اینجا برات میگم..
یادت میاد وقتی تودلم بودی ما بوشهر زندگی میکردیم. باید شبایی که میرفتیم کنار دریا و با هم قدم میزدیم یادت باشه.
من و تو ۷ دی ۸۸ از بوشهر اومدیم بیرون و رفتم تهران تا برای زایمان آماده بشم. این مدت پیش مامان عزیز بودیم .
مامان عزیز جون هم کلی زحمت کشیده بود برات سیسمونی خریده بود با کمک خاله فرزانه و خاله هاله.
اتاقت را چیدیم خیلی ناز شده فقط تو رو کم داره. عکسهاشو برات میزارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی